امروز: پنج شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ برابر با ۱۶ شوّال ۱۴۴۵ قمری و ۲۵ آوریل ۲۰۲۴ میلادی

انسان‌‌شناسیِ "سلفی با انسان مرده"

فرارو - آرمان شهرکی؛ درون ذهن فردی که با انسانی مرده سلفی می‌گیرد چه می‌گذرد؟ چنین چیز‌های فقط از طریق قوه استنباط آدمی مکشوف می‌گردد والّا هیچ کس را یارای نقب زدن به درون ذهن هیچکس نیست.
 
1) عکاس، عاشق فنّآوری‌های ساده، مبتذل و دم دست است و به‌عکسِ روزگارِ نه چندان دور در گذشته فرقی هم نمیکند که این فنّآوری از غرب آمده باشد یا هرجای دیگری. با یک دوربین دیجیتال و یک جاروی دستی هم می‌شود سلفی گرفت و این دو همچون پورشه و آلفا رومئو تنها در اختیار مایه دارها نیست اما هم پورشه سواری و هم سلفی گرفتن‌های گاه و بیگاه مختص تازه به دوران رسیده‌ها و له شدگانِ زیر خروار‌ها ایدئولوژی و مکتبی است که جایی برای ابراز وجود و فردیت باقی نمیگذارند. سلفیِ الن دی جنرس {Ellen DeGeneres} در مراسم اسکار حکایت دیگری بود و به تاریخ آکادمی و عصاقورت دادگیِ اعضایش بازمیگشت که البته پس از ماجرای آن عکس معروف، تابوی رسمیّت مراسم تا حدودی شکسته شد. 
 
2) عکاس مرد است. مردان دغدغه مرگ دارند. ترس از مرگ. زنان به‌واسطه مواجهه با امورات و فرایند‌هایی همچون زایش، حشرونشری دائمی با مرگ و مردن دارند. زنانگی در ذات خویش سرشار از سرزندگی است گونه‌ای تحقیر مرگ و ناچیز انگاشتنش. 
 
3) آندره بازن نظریه پرداز و منتقد فقید فیلم، در قیاس میان نقاشی و عکاسی به مثابه دو مدیوم هنری، تاکید می‌کند که عکاسی، نقاشی و هنرمند نقاش را از وسواس واقعگرایی رهانید و ازآن پس- یعنی پس از اختراع دوربین عکاسی- بود که انواع و اقسام سبک‌های آبستره در نقاشی ظهور نمود. عکاسی یعنی حذف هنرمند و در خوش بینانه ترین حالت گونه‌ای رابطه مکانیکی میان عکاس و سوژه اش. عکاسی آنطور که بازن می‌گوید یعنی انجماد در زمان و مکان. اگر بخواهیم تحلیل هستی شناختی بازن را  اکنون اینجا و در مورد سلفی با مرده تسری دهیم چه می‌توان گفت؟ وقتی با انسان مرده سلفی می‌گیرید؛ شما به‌عنوان عکاس می‌میرید و فرد مرده در انجمادی ابدی در زمان و مکان، همواره زنده است. اگر از فردی مرده عکس بگیرید "مرگ" را نامیرا کرده اید و اگر از لحظات جان کندن انسانی در بستر مرگ، "مردن" را، و این‌ها همه با دستان شخص شما رخ می‌دهد هم به‌عنوان مفعول فرایند عکاسی و هم فاعل آن. 
 
4) عکاس خود را در مخمصه‌ای بنیادین گرفتار می‌سازد. او به خیال خودش با تمسخر یا تحقیر مرگ، فضای بیشتری جهت زندگی باز می‌کند اما درست نتیجه عکس می‌گیرد. فکر می‌کنید چرا مرده را دفن می‌کنند این کار بی‌حکمت نیست. مرده‌ها نباید در جهان زندگان حضور داشته باشند لذا غالبا با احترام- البته اگر مرده ارث و میراث و ورثه‌ای یا حسابی بانکی داشته باشد والّا در گوشه کناری پرت رها خواهد شد- دفن شده و به گور سپرده می‌شوند. عکاسی از مرگ و به‌خصوص با مرگ و زمانی که خود همه کاره هستید (سلفی)؛ چونان نبش قبر مرده در انظار عمومی است که به‌طور "زنده" برای همه جهانیان پخش بشود. این فرایند از سر تا پا پر از خشونت و اشمئزار است و به لعنت خدا هم نمیارزد. عکاس که زنده است جای خود را به فردی مرده می‌دهد و این یعنی بده بستان مرگ و زندگی که به پیروزی مرگ منجر می‌شود. عکس‌های خبری از جنگ و تلفات انسانیِ آن حکایت دیگری است و در تحلیل ما نمی‌گنجد.
 
 
5) شما انتخاب می‌کنید که با چه کسی عکس بگیرید. ضمن عکس گرفتن ژست می‌گیرید. بهترین لباس‌هایتان را بر تن می‌کنید. همه این‌ها یعنی وقتی عکس دیده می‌شود؛ بیننده عکس، قوه انتخاب و اراده شما را هم دیده حال یا آن را می‌ستاید یا نکوهش کرده و ایراد می‌گیرد. این انتخاب‌ها، ژست‌ها و این اراده پیشاپیش از مرده گرفته شده و از فردِ درحالِ مرگ دارد گرفته می‌شود؛ و شما با افتخار از این فرایند "سلب" عکس می‌گیرید. این کار غیر اخلاقی است به شکل بی شرمانه‌ای غیراخلاقی. مثل این می‌ماند که از کسی حین عمل جنسی عکس بگیرید آن زمان که اراده رفته رفته از او سلب می‌شود. سلفی با انسان مرده یا در حال مرگ، پورنوگرافیِ مرگ و زندگی است در همین حد بیزارکننده و تهوع آور و صد البته عقده های بیمارگونه عکاس را ارضا می‌کند. 
 
6) عکس یا فیلم سلفی در جهان خون آشام گونه مجازی تکثیر می‌شود. Reproduction به معنای زادوولد نیز هست. اینجا مرگ تکثیر می‌شود. تصویر یا بازنمودی از انسانِ در حال احتضار یا مرده. این فرایند نه تنها غیراخلاقی بلکه در جهان و فضایی الاهیاتی "شیطانی" نیز هست. کار شیطان تکثیر مرگ است او شر می‌پراکند. 
 
7) آدمی از زندگی در چنین جامعه‌ای می‌ترسد. از آینده‌ای نزدیک که افرادی در بیمارستان، غسال‌خانه، یا در گورستان در مراسم ختمش- به فرض آنکه مراسمی در کار باشد- دوربین به دست باشند و اگر فرصت سلفی با منِ مرده نصیبشان نشد دَم را غنیمت شمرده دُمی به خمره مرگ زده و از لحظه‌هایی که  جان می‌کنی؛ خونابه‌ها از تنت شسته می‌شوند؛ پنبه‌ها کار گذاشته می‌شوند؛ کفن پیچیده می‌شود و خاک ریخته؛ به‌وضوح فیلم یا عکس بگیرند تکثیر کنند ببینند بر دیوار اتاق‌هاشان بیاویزند و به خودارضاییِ افکار سیاه خویش بپردازند. 

این مطلب چقدر مفید بود ؟
 
دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی
کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به شهرداری نجف آباد می باشد , هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.