اردیبهشت سال 1340 در نجفآباد به دنیا آمد. شجاع بود و خستگی ناپذیر، به مطالعه و درسخواندن علاقه داشت و دیپلمش را در رشته اقتصاد گرفت. قبل از پیروزی انقلاب، چندینبار تحت تعقیب ساواک قرار گرفت و دستگیر شد. بعد از گرفتن دیپلم، راهی حوزه علمیه شد.
روی حلال و حرام، حساسیت ویژهای داشت، نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند، اهل ورزش و کوهنوردی بود و خیلی اوقات، به ویژه بعد از نماز، قرائت قرآن داشت.
بعد از انقلاب، مدتی در سد زایندهرود به عنوان نگهبان حضور داشت، مدتی به بیت حضرتامام رفت و با شروع جنگ، راهی جبهههای غرب و جنوب شد. انجام کار فرهنگی در کردستان را مقدم بر هر کاری میدانست و خیلی از معلمان را تشویق میکرد راهی این منطقه شوند.
در حدود هجده ماهی که در جبهه بود، بارها زخمی شد و در نهایت 28مهر62 در بیست و دو سالگی طی عملیات والفجر4 در اطراف بانه، در جایگاه فرمانده گردان لشکر8نجفاشرف، به شهادت رسید.
بخشی از وصیتنامه شهید: « ای مردم آن شور اول انقلاب را که پشتیبانی از روحانیت اصیل بوده حفظ کرده و نگذارید که روحانیت را تضعیف کنند که اگر مواظب نباشید در این صورت است که دشمنان داخلی از این ضعف ما استفاده میکنند و انقلاب اسلامی را به انحراف میکشانند.
ای برادران سپاه و بسیج شما به عنوان دو بازوی مسلح ولایت فقیه و سربازان اسلام هستید و در خاطرهها یاد سربازان صدر اسلام را زنده میکنید پس باید به وظیفهای که به شما واگذار شده است آگاه باشید و آن حفاظت از اسلام عزیز است در این راه باید شب و روز برای رضای خداوند و حراست از دین خداوند تلاش کرد.»
نثار روح همه شهدا فاتحه و صلوات