امروز: سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۰۹ رمضان ۱۴۴۵ قمری و ۱۹ مارس ۲۰۲۴ میلادی

۳۰ چیز که هرگز نباید به رئیس‌تان بگویید

صداقت بهترین خط‌مشی در محیط کار است – اما این هم مانند هر اصلی، چند استثنا دارد.رایان کان، مشاور شغلی، بنیانگذار وب‌گاه ” The Hired Group” و نویسنده‌ی کتاب "استخدام شدید! راهنمایی برای فارغ‌التحصیلان جدید” می‌گوید، "این مهم است که حواس‌تان به آن‌چه به رئیس تان می‌گویید باشد، زیرا حتی کوچک‌ترین لغزش می‌تواند باعث نابود شدن وضعیت حرفه‌ای‌تان یا بهبود آن شود.”


"چیزهای مشخصی هستند که باید از گفتن آنها به رئیس تان خودداری کنید، اما کلید کار این است که ریزترین چیزها را در تعاملات‌تان بازبینی کنید.”

لین تیلور، کارشناس ملی محیط کار و نویسنده‌ی کتاب "ستمگر دفتر کارتان را رام کنید: چگونه رفتار کودکانه‌ی رییس را مدیریت کنیم و در کارمان پیشرفت کنیم، ” با این موضوع موافق است. او می‌گوید "همیشه شایعات و سوالاتی خاص بر اساس دیدگاه‌های منفی وجود دارند که می‌توانند بین شما و رئیس تان ایجاد مشکل کنند. اگر این صحبت‌ها بی‌وقفه ادامه بیابد، ممکن است شغلی را که می‌تواند فوق‌العاده باشد، به نابودی بکشانند.”

تمرین خوبی است اگر که قبل از بی‌اختیار بر زبان آوردن چیزی که ممکن است باعث پشیمانی شما شود، مکث کنید و آن‌چه می‌کوشید به‌دست بیاورید و واکنش احتمالی رئیس تان را بررسی کنید.
او ادامه می‌دهد "اگر فکر می‌کنید که ممکن است از گفتن آن پشیمان شوید، احتمالا پشیمان خواهیدشد. بهتر است انتظار بکشید تا زمانی که بتوانید افکارتان را به صورت یک گفت‌وگوی خوشایندتر و حرفه‌ای‌تر شکل بدهید.”

گذشته از صحبت‌هایی که نادرست بودن‌شان واضح و آشکار است- مثل ناسزا و توهین- در این‌ نوشتار کلمات و عباراتی می‌بینید که هرگز نباید به رییس‌تان بگویید.

۱. شما اشتباه می‌کنید.

روزالیندا اوروپزا راندال، کارشناس آداب شهروندی و "آداب و رسوم اجتماعی” و نویسنده‌ی کتاب "در اتاق هیات مدیره آروغ نزنید، ” می‌گوید، "انتقاد از اشتباه رئیس ، چه آشکارا و چه در لفافه، راهی قطعی است برای این‌که از جلسات آینده حذف شوید یا دفعه‌ی بعدی که دست‌تان را برای صحبت کردن بالا می‌برید، نادیده گرفته شوید.”

او توضیح می‌دهد که اگر احساس می‌کنید رییس‌تان مرتکب خطا شده است، راه‌های بهتری برای پرداختن به این موضوع وجود دارد.

مثلا می‌توانید بگویید، "شاید این یکی درست به من اطلاع داده نشده، اما من فکر می‌کردم که…” این طرز صحبت باعث می‌شود که آنها تجدید نظر کنند و در صورت لزوم اطلاعات را بدون قرار ‘گرفتن در مقام دفاع از خود، تصحیح کنند. راندال می‌گوید، "هر عبارتی که به کار می‌برید باید با لحنی دوستانه و کمک‌کننده باشد.”

۲. "من نمی‌توانم”

این نگرش که می‌توانید از عهده‌ی کارها بربیائید، همیشه یک صفت ارزشمند بوده‌است. تیلور می‌گوید، جمله‌ی”من نمی‌توانم” نشان‌دهنده‌ی عدم اعتماد به نفس و عدم تمایل به پذیرفتن فرصت‌ها است- که هیچ کدام از این دو ویژگی شما را نزد رییس‌تان عزیز نمی‌کند.”

۳. "این کار جزو مسئولیت‌های من نیست.”

توضیح وظایف هیچ شغلی تا کنون روی سنگ ثبت نشده‌است. تیلور توضیح می‌دهد "از آن‌جایی که تیم‌های چند عملکردی گاهی یک نیاز ضروری است، از شما انتظار می‌رود که انعطاف‌پذیر باشید و کارهای رییس‌تان را آسان‌تر کنید. به عنوان یک نکته ی جانبی، باید بگوییم که هر‌چه مجموعه مهارت‌های‌تان بیشتر شود، وجودتان در محل کار ضروری‌تر می‌شود.”

کان اضافه می‌کند، این‌که بگویید تمایل ندارید خارج از مسئولیت‌تان کاری انجام بدهید، نشان می‌دهد تمایلی به سهیم شدن در موفقیت شرکت ندارید.

۴. "من نمی‌دانم"

او می‌گوید، شاید شما پاسخ همه‌ی سوالات را ندانید، اما این‌که بهترین حدس و گمان‌تان را بر زبان بیاورید یا قول بدهید که پاسخ را خواهید یافت، بسیار بهتر از بی‌اعتنایی و شانه بالا انداختن است. "هر موقع که رییس‌تان مجبور شد کاری برای شما انجام بدهد، بپذیرید که این، مسیری که شما باید بروید نیست.”

۵. "نه"

همکاری شما انتظاراتی ایجاب می‌کند، و یکی از این انتظارات لحن مودبانه است. تیلور می‌گوید "نه گفتن به رییس‌تان یک چالش است، و گاهی اوقات لازم است – اما گفتن آن می‌تواند ناشایست باشد، اگر با استفاده از توضیحات مناسب آن را بیان نکنید.”

"برای مثال، اگر رییس‌تان می‌گوید، آیا امروز برای کار روی پروژه‌ی اسمیت وقت داری؟ نباید فقط بگویید، نه. در عوض جمله‌ی دیگری را امتحان کنید مثل "امروز، روز چالش‌برانگیزی خواهدبود اگر حتما می‌خواهید روی این برنامه‌ی شرکت تمرکز کنم. آیا می‌‌خواهید که امروز را به جای آن، روی فلان پروژه کار کنم؟”

۶. "سعی خواهم کرد”

تیلور می‌گوید، برخی از آدم‌ها فکر می‌کنند که این یک پاسخ قابل قبول است، چرا که همه‌ی ما "سعی می‌کنیم” که کارها را با حداکثر توانایی‌مان انجام بدهیم. اما این جمله به مدیر احساس عدم اطمینان می‌دهد، و هنگامی که کاری بر عهده‌ی شما گذاشته می‌شود، رییس‌تان با ضرب‌العجل مشخصی روی شما حساب باز می‌کند.

"تصور کنید از رییس‌تان بپرسید، ‘برای‌تان مقدور هست که حقوق این ماهم را ۱۵ام پرداخت کنید؟ و رییس‌تان پاسخ بدهد، ” سعی خواهم کرد.”

۷. چیزی که من شنیدم این نیست.

اجتناب از شایعات و حدس و گمان فکر خوبی است، زیرا می‌تواند نتیجه‌ی معکوس داشته باشد. اگر شما در مورد چیزی مطمئن نیستید، صبر کنید؛ در غیر این صورت با غیرحرفه‌ای ظاهر شدن ریسک خواهید کرد.

۸. چگونه می‌توانم از مزایای این بهره‌مند شوم؟

گاهی اوقات کار شما شامل کمک به دیگران و سایر بخش‌ها می‌شود. تیلور می‌گوید، کارفرمایان بردباری کمی دارند در برابر کسانی که بازیکن تیمی نیستند.

 ۹. متاسفم اما…

تیلور می‌گوید، پیش آگاهی نسبت به اشتباهات اساسا حس ناب یا بکر عذرخواهی را از بین میبرد.” یک "متاسفمِ” رک و راست. و بعد ” دفعه‌ی بعد آگاهانه‌تر عمل خواهم کرد”، پاسخ مورد انتظار است زمانی که خراب‌کاری کرده‌اید.

۱۰. مسئله‌ی جدایی پاک من را به هم ریخته‌است. امروز دلم به این کار نیست.

راندال می‌گوید، همه‌ی آدم‌ها هر از چندگاهی مشکلات شخصی دارند و درست در همین زمان است که میزان حرفه‌ای بودن شما به ورطه‌ی آزمایش گذاشته می‌شود.

راندال می‌پرسد، ” نمی‌خواهم زخم‌های عاطفی‌تان را ناچیز یا کم اهمیت بشمارم، اما چرا باید نیازهای رییس‌تان به تعویق بیفتند به این دلیل که شما برای پردازش کردن مسئله‌ی جداییتان نیاز به زمان دارید؟” در چنین زمانی بهتر است یک روز مرخصی بگیرید یا با مادرتان برای کسب کمی عشق و لطافت تماس بگیرید.”

۱۱. "خب، من نهایت تلاش‌ام را کردم.”

این جمله نشان دهنده‌ی خلف وعده است. اگر مرتکب اشتباه شوید، و این نهایت تلاش شما بوده، این‌طور صحبت کردن توانایی‌های شما را به خوبی نشان نمی‌دهد. پاسخ بهتر این است که بگویید، دفعه‌ی بعد مشکل را حل خواهم کرد.

۱۲. من قبلا این را امتحان کرده‌ام"

کارفرمایان در برابر تنبلی چندان بردبار نیستند. تیلور می‌گوید، "قبل از این‌که کاملا درخواست رییس‌تان را رد کنید، بررسی کنید و ببینید آیا واقعا آن را قبلا امتحان کرده‌اید. شاید رییس‌تان چیز دیگری در ذهن داشته باشد.”

روش دیگر این‌که، توضیح دهید که بابت این پیشنهاد سپاسگزار هستید، و XYZ را امتحان کرده‌اید و فلان نتیجه را به‌دست آورده‌اید- اما خوشحال خواهید شد اگر چیز موثرتری را نیز امتحان کنید.

۱۳. "من این‌ شرکت را ترک خواهم کرد.”
کان می‌گوید، تهدید نکنید که شرکت را ترک خواهید کرد. این کار غیرحرفه‌ای است و آنها شما را کسی خواهند دید که هر لحظه ممکن است برای داشتن شغلی بهتر، کارش را ترک کند.

۱۴. من فقط فکر کردم که…

این عبارت در بسیاری از کارفرمایان ایجاد سرخوردگی می‌کند، زیرا آنها ترجیح می‌دهند از شما بشنوند که خطا کرده‌‌اید و از آن درس گرفته‌اید به جای این‌که عذر و بهانه بیاورید. تیلور می‌گوید، "خطا کردن کار هر انسانی است، اما طفره رفتن از اشتباهی که مرتکب شده‌اید، قاتل زندگی حرفه‌ای شماست.”

۱۵. در محل کار قبلی‌ام، فلان کار را این‌طور انجام می‌دادیم.

هیچ مدیری آدمی که همه چیز را بلد است، دوست ندارد، بنابراین اگر راه بهتری سراغ دارید بهتر است کمی بی‌خیال مطرح کردن آن بشوید. تیلور می‌گوید، ” بهتر است به جای این‌که بحث و جدل کنید، پاسخ‌های حساس و چالش‌برانگیز را تبدیل به سوال کنید.”

۱۶. "این اتفاق واقعا تقصیر من نیست؛ تقصیر فلانی است.”
متهم کردن دیگران رفتاری خیانت‌آمیز است. اگر شما بی‌گناه هستید، دلیل آن را توضیح بدهید. تیلور می‌گوید، اگر شما مسئولیت اصلی را بر عهده دارید، دیگران را متهم نکنید.
کان می‌افزاید، "موضوع مهم و کلیدی، قبول مسئولیت است. اگر شما همیشه به عنوان کسی که انگشت اشاره‌اش را به سوی این و آن نشانه گرفته‌است، دیده شوید، در نهایت رییس‌تان بالاجبار به دنبال مقصر اصلی خواهد گشت.”

۱۷. اگر از شما خبری نشود، فقط فلان کار را انجام خواهم داد.

این یک لحن تهدیدکننده است. صبر کردن بهتر از این است که بعدا سرزنش بشوید.

۱۸. [کسی که قبل از شما این‌جا بود] این کار را متفاوت/ بهتر انجام می‌داد.

تیلور توضیح می‌دهد، "کارفرمایان معمولا احساس می‌کنند که روش های‌شان به روش‌های افراد قبل از خودشان ترجیح داده می‌شود زیرا درحال‌حاضر آنها مسئول این پست هستند. رییس خود را با روش‌های قدیمی انجام کارها که کار شما را راحت کرده بودند، به چالش نکشید، مگر این‌که یک روش به وضوح اشتباه باشد.”

۱۹. من نمی‌توانم با او کار کنم.
کنار نیامدن با دیگران در مدرسه‌ی ابتدایی خوب نیست، ولی در محل کار ابدا قابل قبول نیست. از شما انتظار می‌رود که برای ارائه‌ی نتایج عالی، بتوانید فراتر از مناقشات شخصیتی عمل کنید.

۲۰. فلانی احمق و نادان است.

تیلور می‌گوید، "قانون طلایی چیزی است که رییس‌تان از شما انتظار رعایت آن را دارد، و بدگویی از دیگران ابدا باعث نمی‌شود که خودتان را در دل کسی جای بدهید. بلکه فقط وجهه‌ی بدی از شما را منعکس می‌کند.”

۲۱. چرا فلانی همیشه…؟

نق زدن آزاردهنده است. او می‌گوید، "اگر گله دارید، بهتر است بپرسید که چگونه می‌توانید یک امتیاز خاص به‌دست بیاورید و صحبت دیگران را به میان نکشید.”

۲۲. حوصله ام سر رفته!

تیلور می‌گوید، ” ممکن است یک لحظه سست شوید و احساس دلزدگی‌تان را با فرد اشتباهی در میان بگذارید: بله، با رییس‌تان! شما حقوق می‌گیرید که کارآمد و مشتاق بمانید؛ این مسئولیت شماست که راه‌هایی رابرای ایجاد جذابیت در شغل‌تان پیدا کنید.”

۲۳. می‌توانم با رییس‌تان در مورد این موضوع صحبت کنم؟ یا "من می‌خواهم با دفتر نیروی انسانی در مورد این صحبت کنم."

زیر سوال بردن رییس، اختیارات را به چالش می‌کشد- یک وضعیتی که معمولا از آن برنده خارج نمی‌شوید، مگر این‌که در صدد ترک شغل‌تان هستید (و یا کارتان با این شرکت پایان یافته است) و هیچ چاره‌ی دیگری ندارید.

او می‌گوید، اگر قرار است به دفتر منابع انسانی مراجعه کنید، از قبل رییس‌تان را تهدید نکنید.

۲۴. من هیچ راه‌حلی ندارم.

کان می‌گوید، با رییس‌تان بدون ارائه‌ی راه‌حل‌های بالقوه، در مورد مشکلات صحبت نکنید. "رهبران در مورد راه‌حل صحبت می‌کنند؛ پیروها دنبال کننده‌ها مشکلات صحبت می‌کنند.”

۲۵. باید درباره‌ی دورهمی دیشب چیزی بهت بگم.

گاهی اوقات رابطه‌ی رییس و کارمند تبدیل به دوستی می‌شود. راندال می‌گوید، اما به اشتراک‌گذاری داستان‌های شخصی در محل کار شاید یک حرکت عاقلانه نباشد.

او توضیح می‌دهد، "اگر یکی از همکاران‌تان گفت‌وگوی گرم‌تان را بشنود چه؟ این ممکن است شما یا رییس‌تان را در معرض اتهام آزار و اذیت جنسی قرار دهد یا گزارشی از یک گفت‌وگوی نامناسب توسط شما تهیه شود.”

۲۶. چرا فلانی این کار را بکند و من نکنم؟

روی کار خودتان تمرکز کنید، نه روی حقوق و دستمزد یا ترفیع دیگران – مگر اینکه شاهد پارتی بازی آشکاری باشید. تیلور می‌گوید، "اگر مشکل این است، می‌توانید بعد از آن‌که خوب افکارتان را در مورد این حقایق جمع و جور کردید، یک بحث و گفت‌وگوی حرفه‌ای داشته باشید.”

۲۷. حسابی سرم شلوغ است. می‌‌‌شود این کار را بعدا انجام بدهم؟

این مسئولیت شماست که از رییس‌تان سوال کنید که آیا اولویت‌ها را تغییر داده‌اند یا خیر، زیرا اهداف‌تان را باید با اهداف مدیرتان در یک راستا قرار دهید. او توصیه می‌کند که "اولویت‌ها به ندرت ثابت هستند، به طوری که در بسیاری از موارد، گزینه‌ی بهتر این است که خودتان بپرسید که آیا لازم است آنها را دوباره سازمان‌دهی کنید یا خیر”

۲۸. غیرممکن است.

مدیرتان دوست ندارد بشنود که جملات منفی به کار می‌برید یا اعتقاد راسخ ندارید. اگر نگرانی‌هایی دارید، بگویید که آنها چه هستند، و درخواست اطلاعات کنید.

تیلور می‌گوید، یکی از بهترین روش‌ها در تصمیم‌گیری درباره‌ی این‌که آیا افکارتان را با رییس‌تان در میان بگذارید یا سوالات مهم بپرسید، این است که خودتان را جای آنها بگذارید. "آیا نظرات و سوالات‌تان مثبت، قابل انجام و مجاب‌کننده است؟ یادتان باشد، زبان سرخ سر سبز را می‌دهد بر باد – پس اگر می‌خواهید در زندگی حرفه‌ای‌تان پیشرفت کنید، کلمات‌تان را با دقت انتخاب کنید زمانی که احساس می‌کنید در محل کار با چالش مواجه شده‌اید.”

۲۹. من قصد دارم این چند روز را سر کار نیایم. یا من فردا زودتر می‌روم.

به رییس‌تان نگویید که قرار است به تعطیلات بروید یا زودتر دفتر کار را ترک کنید – از او کسب تکلیف کنید یا محترمانه موضوع را مطرح کنید. این روش بسیار حرفه‌ای‌تر است.

بچه که نیستید، بنابراین نباید آن را به این شکل عبارت‌بندی کنید: "میشه لطفا دوشنبه، سه شنبه، چهارشنبه را سرکار نیایم؟” در عوض، این یکی را امتحان کنید: "داشتم برنامه‌ریزی می‌کردم که از دوشنبه تا چهارشنبه را مرخصی بگیرم، و می‌خواستم مطمئن شویم که شما با این موضوع مشکلی ندارید.”

۳۰. اشکالی ندارد اگر امروز زودتر برم، چون همه چیزز خیلی کند پیش می‌رود؟

خوب است اگر مجبور به ترک زود هنگام محل کار شوید. اما نگویید به این دلیل که "همه چیز کند پیش می‌رود” یا شما "کاری برای انجام دادن ندارید.”

تیلور می‌گوید، "همیشه پروژه‌های بیشتری در کانال ارتباطی کارفرمایان وجود دارد. روسا دوست دارند شما خلاقیت نشان بدهید.”

منبع: بیزنس اینسایدر

ترجمه: سایت بازده

این مطلب چقدر مفید بود ؟
 
دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی
کد جدید

تمام حقوق مادی و معنوی این پایگاه محفوظ و متعلق به شهرداری نجف آباد می باشد , هرگونه کپی و نقل قول از مطالب سايت با ذكر منبع بلامانع است.